سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فوتبال
 
قالب وبلاگ

 

در ارتباط با نژاد بختیاری صدها نظریه وجود دارد و اکثریت نویسندگان ومحققین و اساتید معتبر ایرانی چون دکتـــــر ایرج افــــشار واخیرا"  سخنرانی دکتر ابطحـــی ؛ دکتر علیزاده در دانشگاه شهــر کرد همچنان رای بر عیلامی بودن بختیاری ها دارند وعنصــر عیلامی در بختیاری مشهود است . ( 25 / 7 /87)

1ـ صفحه 138 کتاب ایران باستان نویسنده حدودات عیلام را به مـملکتی , که از این ولایت ترکیب یافته بود : خوزستان ؛ لــرستـــــان؛ پشتــــــــکوه ؛ کـــــــوه های بـــــختــیاری

2ـ والتــر هیس باستان شناس در کتاب گمشده عیلام می نویسد .

(( تصویر گر در تصاویر آجر پخته محافظان داریوش ؛ در قصر شوش که در 500 قبل ازمیلاد ... از طرف دیگر ؛ گارد های قــــهوهای پـوست ممکن است نمــــــاینگر عیلامیان کوه نشین باشند که امــروز به عنوان لرها باقی هــستند : در شمال سوزیان لر های فیلی ودر شرق وجـــــنوب بختیاری ها. اکثریت لرها سیاه مو وقـــــــــهوه ای پوستند

نزادی خشن که به زندگی در کوهــستان عادت دارند واز دشت نشــــینان کمی بلند است .ایشان هم نشانگر آمیزهای از خون خارجی وباین ترتیب عیلامی خالــص نیستند . اما این اختلال در لـــر ها کمتــر از اختلاط موجود در عـیلامیان دشت نشین است ؛ ومنشاء آن نــه در نــزاد ســامی بلکه در نــزاد های هـــندو زاپن ؛ بخــــــصوص پارسی است.

 نتیجه اختلاط با پارسی ها آن است که لر های عیلامی از قرن وسطی به بعد فقط زبان پارسی را بر گزیده اند . با وجود این حتی تا 1000سال بعد از میـــــلاد ؛ جغرافیادانان عـرب در گوشه وکنار خوزستان به زبان غیر مـــــــفهومی برخورد کرداند . این زبان (0خوزی )مسلمــا" اخرین شکل باقی مانده زبان عیلام بوده است . نام (خـــوزیان) به زبان پارسی قدیم بر می گردد . حتی داریوش کبیر ( 522ـ 486 هم اسمی از عیـــلام نشنیده بود ؛ بلکه فقط ان را به نام (هــوزا)) می شناخت . هوزا ه ها مسلمــا" هـــمان نزاد عیلامی اوکســـیان های کوهــــــستان کوه نــشین؛ میان بهبهان و پرسپولیس ؛ محلی که بر راه میان شوش وپر سپولیس مســـــــلط بـــود ؛ ساکــــــن بوده اند وقتی ایــــــشان به عادت خود از سپاهیان مقدونی باج خواستند اســکندر نپذیرفت وتواتنست ؛ گر چه به اشکال ؛ راه خود را در قلمــــرو ایشان بــزور بگشاید.)) وهمین مطلب در کتاب تاریخ ایران صــفحه 6؛5 دانشگاه پیــام نور آقای دکتر رجــبی آورده شده است.

(( قومی که در ایلام بنام اوکسیان = کوسیان = کی سیان )) حیات ماندگار داشته است ودر سر فصل های تاریخ اقوام بومی ایران پیوسته نام آنان به عنوان یکی از اقوام بومی قبل از آمدن آریائی ها در دیار (( انشان )) وآنزان ودر دامنه کوه های زاگرس حضــور خود را به ثبت رسانده ودر دوره سلسله هخامنشیان پیوسته مــطرح بوده واز شاهان هخامنشی به گاه عزیمت به شوش ـ یایتخت گرمسیری انان ویا هنگــام مراجعت به تخت جمشید در مـــسیر گذرگاه جاده شاهی که از دیار آنها می گذشت ناگــزیر به پرداخت ((انعام )) به آنان بودند.))

ملاحظه می فرمایید که والـــتر هـــــیس گذشته بختیاری ها را عــــــــیلامی واز نـــزاد عیــــــــلامی های کوهستان می داند.

 3ـ هردوت پدر تاریخ جـــــــهان نیز بختیاری ها را از نزاد ایـــــرانی الاصل که از روزگاران کهن ؛ هـــــمواره ساکن باختر بوده اند ونام خود را از آن مکان گرفته اند ؛ وباخــتر را محلی بین عراق عرب ؛ همدان وپارس می دانند واین هـــــــمان منطقه ای است ؛که امــروز جایگاه ایل بختیاری است وبی گمان نام آن نــخست ((باختری ))

بوده ؛ که به مرور زمان به بـــــــختیاری تبدیل یافته و در ســده های نخـــستــین اسلامی ؛ بختــیاری شــده است

(به نقل از نـشریه ایرانگردی وجهانگردی سابق نویسنده ایرج افشار)

4ـ به نقل از کتــاب کـــزنفون در رســاله ایران باستان بقلم مــــــشیر الدوله (( استـــعمال کلمه باختر ( پادشاه اســـور که با باخـــتر می جنگید) در این جا باعـــث حـــــیرت است بعضی تصور کرده اند که باختر کزنفون ولایتی بوده که در قــــرون بـــــعد بختیاری ها اشغال کرده اند 

5 ـ طرح مطالعات جامعه شناسی عشایری ؛ سازمان برنامه بودجه ,( ص2؛1)

 الف) در روزگاز باستان سرزمین فعلی بختیاری به (( عیلام یا عیلــم)) (مســـکن لــر بزرگ ) ولرستان به ((کـــشو)) (مسکن لر کوچک) معروف بوده است در 30 فرن قبل از هجرت اهالی این دو منطقه متحــد شــــــده به کلده وبابل حمله وانجا را متصرف شــده وچنــــدین قــرن بر آنجا حکــومت می کنند . در 20 قرن ق .هـ ایرانیان از مـــــشرق رسـتیده دو کشــور ((عیلام وکـــــشو)) را متصرف می شـوند . سرزمین عیلام بعدا" به انشان و یا انزان معروف شــد . یونانیان به عیلام اوجا یا حــوجا وبه سر زمینشان اوجــــــیا نام دادند . این وازه ها بعدا" معرب شــده بصورت خــوز وخوزستان در آمدند .

 ب) هــوتم شینــدلــر می گوید : اوجا همان بختیاری می باشــد ((گوتی ها)) که طایفه ای از ساکنان قدیم زاگرس بوده اند ؛ در همسایگی ((لولوبی ها )) که ساکنان بلنــدیهای زاگــرس بــوده اند قرار داشــته اند .

ج )دیتـــر امان عقــیده دارد گـــــوتی ها فا تـــحین بابل بـــوده اند ؛ وبا نـــظر شـــندلر

که اهالی(( علـــیم وکـــشو )) را تســــــخیر کنندگان بابل بـــوده اند ؛ وبا نـــظر شیـــندلر که اهالی ((علـــیم وکـــشو )) را تســـخیر کنندگان بابل می دانـــد قابل تامل است.

در 1220 ق . هـ انشان یا انزان مســـکن حالیه بختــــیاری ها به دست ((پاسیس ))

پســر هخامـــش فتـــح شــد وبعد از او کورش فرمانروای این منطــقه می شــود .در دوره داریوش شوش پایتخت می شــود وراه های بســیاری در دامــنه زاگــرس احداث و محــیط امن وامان می شــود . این راه ها در زمان ســــاسانیان توســـــعه بیشـــتری یافـــــته وبرخــی از ایــلراه های فـــــصلی بــــختیاری یادگــار زمان ساسانیان است.

6ـ طرح مطالعات جامعه شناسی عشایری ؛ سازمان برنامه بودجه(ص 3 )

 الف ) بــعد از ورود اعــراب به ایــــــران ؛ به علت کــوهستانی بــودن منطــقه بختــیاری وشرایط اقلـــیمی ؛ اعــراب چندان موفق به ورود در منطقه نشــدن ؛ در تاریخ ایــران کمبــریج جلــد چهارم می خوانیم ؛ که اهالی ایزج (ایـــــذه) وعشایر کوهستانی ان حــدود ؛ ابوموسی اشعــــــــری وســپاه او را به ســـتو آوردند..

ب ) در سال 300 هـ . ق ولایتی که شمالش کرمانشــا ه وجـــنوبش خوزستان وفارس بــود به دو قســمت لــر بزرگ (بختیاری ) ولــر کوچک (لــر ســتان) بین دو برادر به نامهای (( بــدر وابو منصــور )) تقســیم می شـــود . در قرن پنــجم هـ . ق اتابکان فضــلویه اعقاب این دو برادر را خــــــلع کردند . طی سالهای 338 تا 372 هــ . ش عضــدالدوله دیلـــمی تشــکیلات محــلی طــوایف بختــیاری را دوباره متحــد الشکل ساخت.

7 ـ نشــریه عشایر مرکــزی ایران . ص 103) صــفی نزاد هم با استــــناد به تاریخ گــزیده وشزفنامه بدلیسی به این نـــکته اشاره می کنــد

(( بختیاری ها از حملات عناصــر عــرب وتـــرک در طول دوران آشــوب آســوده بودنـــد ؛ شاید این امــر از آنجا ناشی شــده که در تشکیــلات ســیاسی ـ اجتماعی بختیاری ها همیـــشه یک ســپاه نظامی آمـــــــاده از جوانان تیــر انداز وجنگــنده ؛ نگهبان مـــرز ها ی جغرافیایی و اجــتماعی طوایف خــود بــوده اند .

نکــته تاریخی موضوع حکایت پیوستن طوایف از اقــــــا نقاط ؛ حکایـــــت دارد ,

وتــصریح ننموده که چه طوایفی از کجا و چگونه به حمایت هزار اسب مهاجرت نموده وحتی در منطقه لر نشین حکایت بر حمایت طوایف ذکــر شــده دارد. در( قســـمت نکات تاریخی بختیاری ) بصورت مفصل توضیح خواهم داد .

اما وقتی تاریخ گزیده که اصالت تاریخی ان در مجامع رسمی کشور وجـــهانی به اثبات نرسیده اگر مستند دیگران هم قرار بگیرد مبحث شفافی از بر داشت های مــــورخان ومحققین نیز ندارد.

8 ـ محقق و نویسنده در کتاب امثال وحکم بختیاری( ص 40)

((دیرینگی وقــدمت ایل بختیاری که بی شــک بازماندگان ایرانیان قــدیم هســتند و ســوابق تاریخی شش یا هفت هــزار ساله دارند ؛ در خــور توجه وپــزوهش است.))

9 ـ لوریـــمر یکی از مستشرقان در باره زبان ولــــهجه بختیاری ها به پـــزوهــش پرداخــته است ((. بر اساس مشـــخصات جــسمی وروحـــی وعادات ؛ آنها را ایرانی الاصــــــل می داند ومــــــــعتقد است که پــــــناهگاه کوهســــــتانی آنها ؛ از جمله اعــراب مـــصونشان داشــته است )) بقایای هزاران شــیر سنگی که نماد شـیر مردان وزنان این دیار در جای جای کوهها و دشتــهای این ســـر زمین پراکنده است ؛ حکایتی از تاریخ پر فراز ونشیب مــردم این خــطه دارد. بنقل از کتاب امـــثال وحکم (ص 40)


[ شنبه 89/6/27 ] [ 9:33 عصر ] [ علیرضا جهانبخشی ]

 با توجه به منابع تاریخی بر اساس اجماع و نقل قول سینه به سینه برزگان بر اساس مهاجرت ها و عین صداقت و به اصطلاح تاریخ شفاهی گفته می شود و اگر همین تاریخ های شفاهی مکتوب بشوند بصورت دست نوشته ها و اسناد کتبی گاها" بصورت سنگ نوشته ها و گاها" در قبرستانها  و اجماع عرفی بصورت یک منابع تاریخی قابل استناد می باشد بطوریکه تاریخ دهکرد قبل از شناسنامه منطقه ای بوده که کرد های از منطقه ای گیلان غرب بعلت شجاعت کردهای مهاجر و کوچنده به منطقه اتابکان لر بزرگ در سرزمینی زیر فرودگاه فعلی شهرکرد بنام دشت گیلونی یا شط گیلونی ساکن شدند

 دو طایفه روحی و بنی طالبی از مرد مان شجاع کرد های کوچنده هستند که اجداد انها روح الله و طالب بود اند که بر همین اساس هم فامیل انها نشات گرفته است و فامیل دیگر انها به منطقه طاقانک رفته بنام فامیلهای خدا دادی گروهی از کرد های کوچنده به منطقه دزک رفته بنام فامیلهای حسینی های دزک   که ارتباط و همراهی مهاجرت انها مبهم است  و به علت شجاعت انان در مقابل دختر اتابکان لر بزرگ واقع تلخ تاریخی اتفاق افتاد که در هنگام جلوس دختر اتابکان لربزرگ بر اساس تشریفات عرفی مقرر بود که در مقابل ان گوسفندی ذبح شود و لی بعلت جسارت بنی طالبی ها بجای گوسفند سگی  قربانی شد بعد که دختر اتابکان از قصد انها مطلع می شود دستور به قتل انها را داد و شب در خواب امامزاده دو معصوم را می بینید که از قتل انها صرفنظر و اقدام به احداث مسجد اتابکان لر در دهکرد قدیم بنا می شود و اسم مسجد هم بنام امام صادق (ع) تغییر نام یافت پس بنیانگذاران دهکرد به این نام شهرت یافت . و بعد از انها گروهی از طایفه ترکان دره شوری در کوه جهان بین بنام چال ترکان مستقر می شوند به مرور زمان در منطقه دشت دی دهکرد سکنه یافته یافته اند و معروفند به طایفه گله داران دهکرد ی و انان هم فقط با قوم بختیاری معاشرت فرهنگی و کوچی و و ازدواج فامیلی داشته اند بطوریکه تنها قومی که در استان به بختیاری ها نزدیک هستند گله داران دهکردی ( طایفه ترکان ) و گله داران قهفرخی و گروهی از سادات قهفرخی بنام میر فروغی ها می باشند که توسط بختیاری ها به جعفر اباد رفته اند و روستای جعفر اباد را بنا نهادند   و الان هم مثل عشایر بختیاری چوقای بختیاری را بر تن داردند و نسبت به موسیقی و اداب و رسوم بختیاری علاقه وافری دارند .

 و علاوه بر انها طایفه های بختیاری در منطقه دهکرد قدیم ساکن شده اند و صفر پور های دهکرد از ناغان ؛ طایفه شیرانی هستند بطوریکه این طایفه بختیاری از خیرین مدرسه ساز دهکرد هستند و چلگردی ها و بهداروند ها ؛ و کیانی ها که اسیاب داشته اند  و اولاد کل اسکندر فامیل های اسکندری و مبینی ها از منطقه ایذه مالمیر باغملک امده و مردمان برجسته   هستند   و همچنین طایفه استکی ها که از اورگان ساکن شدند که مردمانی مذهبی و انقلابی بوده که ادبیات انقلاب را اولین بار در سطح استان نشر و گسترش داند و سه شهید بزرگوار تقدیم انقلاب نموده و از نخبگان و ذخیر های اعتقادی ایل بختیاری بوده و مورد اکرام رهبر فرزانه انقلاب هستند و مردم شریف دهکرد هم احترام خاصی به انها قائل هستند  و   منجمله سادات حسینی که از مالکان دهکرد بوده و مورد احترام مردم دهکرد و ایل بختیاری که زن دوم ایشان از طایفه شالو بختیاری بوده است و این سادات جلیل القدر سادات حسینی و زمانی ها و هاشمی ها و ال معصوم ... .... در زمان حکومت صفویه بعلت گسترش شیعه همراه ایل بختیاری در اصفهان از قزوین به منطقه دهکرد مشرف شدند

 و معروف به سادات قزوینی هستند و ایت الله حسینی دهکردی اصالتا" از سادات قزوین و سکنه دهکرد هستند و هم چنین گروهی از رئیسی های دهکرد و مشرف های دهکرد از دامغان خراسان جهت ترویج فرهنگ دینی به دهکرد مشرف شدند بطوریکه طایفه سیاح های دهکرد از جهانگردان بودند جهت کاشیکاری مساجد منطقه استان از محلات قم مهاجرت نمودند . در خصوص اینکه اقای دکتر ساکنیان از اینجا نب استناد تاریخی خواسته اند به عرض این استاد فرهیخته و بزرگوار می رساند که انها در زمان حکومت صفویه بعلت تمرد از منصوبین صفویه در منطقه بلوک غرب اصفهان ( کوهرنگ ) از توف اسپید به منطقه دهکرد کوچانده و گروهی از انها به سوادجان بنام فامیل خسروی ها ساکن شده اند و بعلت صداقت مردم ان زمان و گروه سجلد بگیر چون ساکن شدند ساکنیان نام گذاری گردیده اند و همچنین مثل فامیل مقیمی ها که از چمگردان ساکن شدند فامیل مقیمی گرفته اند و همچنین کچوئی ها ی دهکردی که از کچویه امدند و همچنین بلالی های دهکرد که از منطقه بلداجی امده اند و همچنین علی یا ری ها و یخچالی ها و قادری ها و از مبارکه ساکن شدند و ادامه دارد ........... ./

 


[ شنبه 89/6/27 ] [ 9:30 عصر ] [ علیرضا جهانبخشی ]


تاریخ عشایر ایران با تاریخ پرفراز و نشیب این مرز و بوم آغاز و سرگذشت آنان با عمق زندگی و فرهنگ پربار مردم این کشور، آمیخته است. نگاهی به تاریخ ایران؛ این نکته را روشن می‌کند که بدون مطالعه تاریخ اقوام، ایلات و عشایر به درستی نمی‌توان تاریخ ایران را شناخت.
ایلات ایران، تدریجاً یکجانشین شده‌اند؛ ولی هنوز هم در برخی از قسمت‌های ایران، ایلات کوچ‌گرد وجود دارند. در دوران مشروطه، از 8 میلیون جمعیت ایران، بیش از 2 میلیون نفر (یک چهارم جمعیت) به ایلات و عشایر تعلق داشتند.
جمعیت عشایری ایران در اوایل قرن بیستم، 25 درصد کل جمعیت کشور بود که در سال 1355 به حداکثر 14 درصد جمعیت ایران 8/4 دهم میلیون نفر کاهش یافت. این کاهش در دوره رژیم ستمشاهی، نشان از سرکوب عشایر، رشد سریع سرمایه‌داری و زندگی شهرنشینی دارد.
بنابرآمار، سال 1360 در کل کشور، 92 ایل و 454 طایفه مستقل وجود داشت که تعداد 188 هزار و 354 خانوار عشایری با متوسط 8/5 نفر در هر خانوار، سرشماری شده بودند.جامعه عشایر ایران متشکل از 101 ایل و 598 طایفه مستقل بود و یکی از بزرگترین گروه‌های قومیتی را تشکیل می‌دادند. این جمعیت در گستره‌ای با وسعت بیش از 963 هزار کیلومتر مربع (60 درصد مساحت ایران) استقرار داشتند. ایلات و عشایر ایران با داشتن 24 میلیون راس دام، 450 هزار هکتار اراضی کشاورزی و 20 هزار هکتار باغ، نقش قابل توجهی در تأمین مواد پروتئینی، لبنی و کشاورزی دارند.همچنین با تولید بیش از 300 هزار نوع مصنوعات دستی، به میزان زیادی، ارزش افزوده تولید می‌کنند و یکی از مولدترین بخش‌های جمعیتی کشور به شمار می‌آیند.اکنون بیش از یک میلیون و 600 هزار نفر عشایر کوچنده و 5 میلیون رمه‌گردان، مکان ثابتی برای زندگی دارند، اما نیمی از سال را کوچ می‌کنند و در تأمین بیش از 25 درصد پوست و گوشت کشور نقش دارند.
ایلات عمده ایران، بسیار زیادند و شمال افشار، بختیاری، بلوچی، ترکمن، کرد، لر، عرب، قشقایی، شاهسون، لک، ترک، براهویی، منگور، مامش، شوهان، کلهر، زنگنه، زرزا، جلالی، میلان، عمرانلو، قره چورلو، روملو، پازوکی، کوره‌سنی، قره‌پاپاق و شاملو می‌شوند.معمولاً ایلات و عشایر ایران را به لحاظ زبان، به شش دسته ترکمن، ترک‌زبانان، کرد، لر، عرب‌زبانان و بلوچ تقسیم می‌کنند.
ادامه مطلب...

[ شنبه 89/6/27 ] [ 9:19 عصر ] [ علیرضا جهانبخشی ]















چند فحش ترکی قدیمی: 1. - از جلوی چشمام خفه شو. 2. - فکر کردی فقط خودت خری. 3. - کسی با تو زر نزد. 4. - صداتو واسه من داد نزن .. 5. - وقتی با من حرف میزنی دهنتو ببند.


چند فحش ترکی جدید: 1. - دستت بشکنه از زا نو. 2. - خودت گیر عجب آدم خری افتادی. 3. - خودم دست دارم, جوا بشو میدم



[ جمعه 89/6/26 ] [ 10:6 عصر ] [ علیرضا جهانبخشی ]















گیاهان هم فکر می کنند!


محققان اعلام کردند گیاهان می توانند اطلاعاتی که در سیگنالهای نوری نهفته است را به خاطر سپرده و نسبت به آن واکنش نشان دهند.
به گزارش خبرگزاری مهر، به گفته دانشمندان گیاهان به شیوه ای کاملا مشابه اعصاب بدن انسان اطلاعاتی درباره شدت و کیفیت نور را از برگی به برگ دیگر انتقال می دهند. این سیگنالهای الکتروشیمیایی توسط سلولهایی حمل می شوند که می توان آنها را به سلولهای اعصاب گیاهی تشبیه کرد.


دانشمندان طی آزمایشی نشان دادند نوری که تنها به یکی از برگهای گیاهی تابانده شده منجر به واکنش نشان دادن تمامی برگهای گیاه خواهد شد. این نشان می دهد گیاهان می توانند اطلاعاتی که در نور نهفته است را به خاطر بسپارند.


محققان دانشگاه "وارسا" در لهستان با تاباندن نور به بخش انتهایی یک گیاه شاهد بروز تغییرات در بخشهایی بالایی آن بودند و در مقابل زمانی که تابش نور متوقف شد نیز تغییراتی در راستای آن در کل گیاه مشاهده شد.


 آنچه بیش از همه باعث شگفتی دانشمندان شده است واکنش متغیر گیاهان نسبت به رنگ نوری است که به سوی آنها تابیده می شود. در واقع گیاهان با استفاده از اطلاعات نهفته در نور و به منظور مصون کردن خود در برابر بیماریها نوعی محاسبات نوری بیولوژیکی انجام می دهند


[ جمعه 89/6/26 ] [ 10:6 عصر ] [ علیرضا جهانبخشی ]
          مطالب قدیمی‌تر >>

.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 19
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 164743