فوتبال | ||
- امروز علم و فناوری از ان جهت دارای اهمیت است که زندگی روزمره ما را تشکیل می دهند وسایل و ابزار کار حمل و نقل جنگ و دفاع زراعت و فراغت ... همگی از نتایج و صمرات علم بهره می گیرد اما بی تردید این نتایج و انچه ما بطور کلی تاکنون به عنوان نتایج و علم دیده و شنیده ایم لزوما" نتایج ممکن نمی باشد و اینده ای با تغییرات روز افزون تغییرات در این مقوله را شاهد هستیم بطوریکه توسعه اقتصادی و صنعتی در دنیا بسذعت رو به رشد و تغییر است شرایط توسعه صنعتی به سرعت در حال تغییر است. هزاره جدید مجموعه عواملی را برای صنعت به ارمغان آورده است که بسیار متفاوت از دوره ای است که در آن صنعتی شدن کشورهای در حال توسعه در منطقه آسیا در دهه 1950 اجرا شد. این شرایط ترکیبی از عوامل سیاستی، اقتصادی و فنآوری است که از جمله آنها می توان به تغییرات سریع فناوری، جهانی شدن تولید، آزادسازی سیاستهای اقتصادی در خصوص تجارت، سرمایه گذاری و مالکیت، اشاره نمود: الف- سرعت تغییرات فناوری امروزه، تغییرات سریع و چشمگیر فناوری به گونه ای است که طیف وسیعی از فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده و روشهای سازماندهی و رفتاری الگوهای موجود مزیت نسبی را تغییر میدهد. در این راستا الگوی جدیدی برای رقابت ظهور کرده است که مشخصه آن، مزیتهای مبتنی برفنآوری و دانش بوده و مزیتهای رقابتی مبتنی بر موجودی منابع، بویزه منابع طبیعی، اهمیت خود را از دست میدهند. با بکارگیری ساختارهای سازمانی جدید، بنگاهها وارد شبکه های عظیم فنآوری و تولیدی (از جمله خوشه های صنعتی، گروههای تجاری و موافقتنامههای قراردادی بلندمدت با تولیدکنندگان و عرضهکنندگان) میگردند. روند جانشینی مواد اولیه سنتی با مواد جدیدتر فزونی گرفته است. همچنین افزایش الگوی جدید رقابت در حوزه سیاسی، به منظور ایجاد محلهای صنعتی جدید، منجر به سیاستهای فعال دولت ها شده است. تغییرات فنی، جریان فنآوری و تولید بین کشورها را نیز تغییر میدهد. اگرچه مهاجرت مردم بیشتر کنترل می شود ولی مهاجرت قانونی کارگران ماهر و مهاجرت غیر قانونی کارگران غیر ماهر در حال افزایش است. از طرف دیگر هزینه های حمل ونقل و ارتباطات بطور قابل ملاحظه ای در حال کاهش است. حجم قابل ملاحظه ای از اطلاعات ودانش به قیمت ناچیزی از طریق اینترنت قابل دسترسی است. همچنین تعداد شبکه های انتقال اطلاعات و سرعت دسترسی به آنها نیز در حال افزایش است. به همین دلیل، جهان امروز به لحاظ اطلاعات و فنآوری در مقایسه با دو سه دهه گذشته بسیار متفاوت است. ین امر پیامدهای مهمی برای ماهیت فعالیتهای صنعتی، جریان دانش مورد استفاده صنعت و بازاریابی محصولات به همراه دارد. تولید صنعتی خود تخصصیتر میشود و فعالیتهای متفاوت به بنگاههای مختلف واگذار میگردد. بعلاوه، تولید صنعتی مبتنی به اطلاعات نیز رشد مییابد. برای مثال، امروزه 50 درصد از ارزش یک خودرو به محتوای اطلاعاتی، طرح، مدیریت، بازاریابی و فروش آن بستگی دارد و یا بیش از سه چهارم ارزش یک کالای صنعتی نمونه به فعالیتهای خدماتی مانند طرح، فروش و تبلیغات مربوط می شود. دراین زمینه، اهمیت خدماتی مثل امور مالی، ارتباطات، حمل و نقل و سرویسدهی بر رشد صنعتی و رقابتپذیری مشهود است. استفاده از اطلاعات و خدمات جدید برای کشورهای در حال توسعه همانند کشورهای توسعه یافته اهمیت دارد. استفاده از فنآوریهای جدید به ویژه فنآوریهای مبتنی بر اطلاعات مستلزم مهارتهای بیشتر، بهتر و جدیدتراست. این مهارتهای جدید با اشکال جدید سازمانهای کار وسیستم های تولید بطور کارآمد بکار می روند. این مهارتها باید با موارد دیگری چون طبقه بندیهای جدید شغلی ، روابط جدید کاری و سیستم های جدید مدیریتی همراه گردند. مهارتها دائم در حال تغییر هستند و به همین دلیل، سیستم های آموزشی باید این مهارتها را در راستای نیازها به روز نگه دارند. از اینرو، تقاضا برای متخصصین و تکنسین ها درتمام کشورها افزایش یافته است. این سیستم باعث تغییرات عمده در موقعیت فعالیتهای کارا و مزیتهای نسبی میشود. فعالیتهای مبتنی بر فنآوری ـ که به سرعت محصولات و فرایند ها را تغییر میدهند ـ نسبت به سایر فعالیتها در کشورهای صنعتی و در حال توسعه، در حال رشد سریع میباشند. توانایی رقابت بطور قابل ملاحظهای به توانایی بکارگیری فنآوریهای جدید درصنعت و خدمات بستگی دارد. در هر حال، رشد پایدار مستلزم تغییر در ساختار صنعتی از فنآوریهای ساده به فنآوریهای پیشرفته است. محور اساسی الگوی جدید، رقابت پذیری است. رقابت پذیری یعنی توانایی یک اقتصاد برای رشد و نمو در یک بازار باز که منجر به افزایش درآمد، ایجاد اشتغال پایدار و بهبود شرایط کار میگردد. روشهای سنتی رقابت که مبتنی بر هزینه ها و قیمتهای پایین هستند با روشهای رقابت مبتنی بر کیفیت، انعطافپذیری، طرح، اعتبار و شبکه جایگزین می شوند. این تغییر نه تنها در بازارهای کالاهای صنعتی پیشرفته بلکه در بازار کالاهای مصرفی مانند پوشاک و مواد غذایی نیز روی داده است. بنگاهها به منظور استفاده از بازدهی های نسبت به مقیاس و در راستای تخصصگرایی، در حال تخصصی کردن بخشهای مختلف زنجیره تولید و تامین قطعات و خدمات برای بنگاههای دیگر هستند. درضمن، بنگاههای پیشرو در اکثر صنایع به منظور مدیریت کاراتر پیچیدگی های هدایت زنجیره عرضه و نوآوری، زمینه رقابت فنآوری خویش را توسعه میدهند. جریان تعامل و شبکه اطلاعات در میان ابزارهای رقابت، ابزارهای جدید هستند. در فعالیتهای مبتنی برفنآوری ائتلاف استراتژیک با رقبا و همکاری نزدیک با شرکتهای مرتبط امری ضروری است. رقابت پذیری، کشورهای در حال توسعه را به تدارک چیزی بیش از نیروی کار ارزان وادار میکند. اگر چه مزیت رقابتی مبتنی برمزد پایین کارگران غیر ماهر یا نیمه ماهر بعنوان یک نقطه شروع ارزشمند است ولی این مزیت میتواند موقتی و گذرا باشد چرا که نمیتواند افزایش مزد و درآمد را حمایت کند مگر اینکه به منظور ایجاد فعالیتهای کارآمد و دارای ارزش افزوده بالا، مهارتها و فنآوریها را به روز نگه دارد. ب- جهانی شدن تولید تغییرات فناوری و جهانی شدن دو روی یک سکهاند. هزینه های کمتر حمل و نقل و ارتباطات، شدت رقابت را افزایش میدهد و یافتن اقتصادیترین مناطق جهت تولید محصولات متفاوت برای بازارهای مختلف را ضروری مینماید. همانطورکه تخصصگرایی افزایش مییابد، شبکههای تولیدی جهانی در شرکتهای فرا ملیتی (TNCs) به نوبه خود باعث همکاری بیشتر بین بنگاههای مستقل می شوند. در عین حال، جهانی شدن فرایندی به شدت نامتوازن است. جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی تمرکز زیادی در 10 کشور در حال توسعه دارد بطوریکه سه چهارمFDI وارده به کشورهای درحال توسعه جهان وارد این کشورها می شود. این امر در خصوص صادرات این کشورها شدت بیشتری دارد. رشد تجارت به مشارکت متوازن با توزیع عادلانهتر مزیتهای نسبی در بین این کشورها منجر نشده است. چنین عدم توازنی در تولید دانش جدید نیز وجود دارد. شمار کمی از کشورها در زمینه نوآوری تسلط دارند و در میان آنها، تولید دانش کارآمد در اختیار تعداد کمی از شرکتهای بزرگ است. به همین دلیل بسیاری از کشورهای در حال توسعه خارج از این دور باقی میماند. درمجموع، نوآوران عمده، بزرگترین و پویاترین شرکتهای چند ملیتی هستند. ولی ارتباط بین نوآوری و جهانی شدن به این مفهوم نیست که پایه دانش در مقایسه با قبل بطور وسیعتری انتشار یافته است. فنآوری که شرکتها در هر منطقه ای بکار میبرند به تواناییهای داخلی در اتخاذ و استفاده عملی از آن دانش بستگی دارد. جهانی شدن را میتوان انتشار سریعتر فنآوریهای خاصی دانست (عمدتاً دانش فنی عملیاتی) و این بدان مفهوم نیست که فرایند نوآوری سریعتر و وسیعتر منتشر میشود. ج- آزاد سازی سیاستها شاید مهمترین عامل توسعه صنعتی در کشورهای در حال توسعه، آزادسازی تجارت و آزادسازی بازارهای کار و سرمایه است که اغلب با مسأله خصوصیسازی و اصلاح شرکتهای دولتی همراه میگردد. امروزه، آزادسازی با افزایش موافقتنامههای تجاری منطقهای، ارتقای کاهش تعرفههای تجاری منتخب و دسترسی به بازارهای بزرگتر همراه شده است. آزادسازی تجارت، نظام انگیزشی سرمایهگذاری صنعتی و توسعه فنآوری را درکشورهای در حال توسعه تغییر داده است. رقابت فزاینده، شرکتها را وادار کرده تا کارایی خود را افزایش داده و استفاده از فنآوریهای موجود را بهبود بخشند. بهبود تخصیص منابع بین شرکتها و فعالیتها، رشد اقتصادی و سرمایهگذاری را در بسیاری از موارد افزایش داده است. ارتباط بین آزادسازی و توسعه صنعتی، ارتباط یک به یک نیست. صنعتی شدن در نوع کارآمد خود و در حالت بهبود زنجیره ارزش افزوده، پدیده ای پیچیده است. برای این منظور باید مهارتها و منابع زیادی برای آموزش فنآوری مهیا گردند که این نیز مستلزم بازارهای عوامل و مؤسسات حمایتی است. آزادسازی بازارها در صورت ناکارآمد بودن به خودی خود کمکی نخواهد کرد. اگر بنگاههایی که قصد مشارکت در رقابت بین المللی را دارند، توانایی کسب مهارتهای جدید، فنآوری یا منابع لازم برای رقابت را نداشته باشند بجای رشد پویا با پسرفت مواجه خواهند شد. درمجموع می توان گفت ترکیب آزادسازی، تغییرات فناوری و جهانی شدن به این مفهوم است که کشورها از یکسو با فرصتهای بیشتر و از سوی دیگر با رقابت بسیار شدیدتری نسبت به قبل مواجه هستند. 3- نقش دولت در توسعه صنعتی آینده ایران صنعتی شدن موتور اصلی رشد اقتصادی و مبنای مدرن شدن کشورهای در حال توسعه در آینده است و توسعه صنعتی زمینهای جهت رشد کارآفرینی، و منبع اصلی توسعه مهارتها و ظرفیتهای تکنولوژیکی و مدیریتی و همچنین عامل افزایش کیفیت محصولات است. همچنانکه گذشت شرایط ویژه و نوظهور اقتصاد جهانی در عصر حاضر بخصوص توسعه سریع فناوری به تغییراتی عمده در مزیت های نسبی کشورها منجر میگردد. از اینرو ممکن است رشد صنعتی در کشورهای در حال توسعه در آینده بطور روز افزون پیچیدهتر و مشکلتر گردد. بنابراین سیاستهای صنعتی و نقش دولتها در این رابطه نیاز به تغییرات و تعدیلات عمدهای نسبت به گذشته خواهد داشت تا تطبیق و تصحیح شکستهای بازار از طریق مداخلات سیاستی مناسب جهت اصلاح و بهبود عملکرد بلندمدت اقتصاد تضمین گردد. دولت ها باید نقش هدایتگری در افزایش رقابتپذیری، و جهتگیری صادراتی بنگاههای داخلی، و بیشینه کردن رفاه اجتماعی را برخود فرض بدانند. پیشبینیهای مربوط به رشد نشان میدهد که مرکز رشد شتابان تولید ناخالص داخلی، ارزش افزوده صنعتی و صادرات محصولات صنعتی، بدلیل رشد قابل ملاحظه اقتصادهای جدیداً صنعتی شده شرق آسیا، به این منطقه منتقل خواهد شد. درعین حال حرکت رشد صنعتی در سایر مناطق در حال توسعه نامتوازنتر خواهد گشت. این نگرانی وجود دارد که بسیاری از کشورهای فقیر به همین صورت باقی بمانند مگر آنکه تغییرات اقتصادی عمدهای در این کشورها ایجاد شود. اهداف اجتماعی چون کاهش فقر فقط از طریق ایجاد درآمد و شغلهای جدید ـ بعنوان بخشی از فرآیند رشد صنعتی میتواند بطور کارآمد حاصل شود. به منظور توسعه ظرفیت رقابت بین المللی برای صنعت داخلی و تضمین تحقق اهداف وسیعتر اقتصادی ـ اجتماعی، صنعتی شدن نیاز به تغییر نقش دولتهاست. به منظور تسریع حرکت صنعتی شدن در کشورهای در حال توسعه، دولتها باید در یک دوره گذار در چارچوب توسعه بخش خصوصی و جهتگیری فزاینده صادراتی یک رهیافت جدید پویا اتخاذ کنند. این امر مستلزم مداخلات موافق بازار و ایجاد انگیزشها خصوصاً در طی دوره گذار است تا بدین ترتیب تخصیص کارآمدتری از منابع انجام گیرد. رقابت جهانی و مقرراتزدایی داخلی باید تخصیص منابع و تولید ناکارآمد را کاهش دهد. این امر ممکن است در ابتدا توسعه منابع انسانی واحدهای تولیدی کارآمد با مبنای مهارتی و سرمایهای نیرومندی را ایجاب کند. از طرف دیگر توسعه ظرفیت تکنولوژیکی در سطح بنگاهها عاملی مهم است. بنابراین تحت نظام بازار جهانی، اهمیت و نیاز به یک چشمانداز بلندمدت توسعه صنعتی در اقتصاد ایران که در گذشته از سیاستهای حمایتی استفاده کرده و کمتر با نظام تجاری و بازار سرمایه جهانی آشناست قابل توجه است. همچنانکه بیان شد به اعتقاد کارشناسان درچند دهه پیشرو، صنعتی شدن سریع موتور اصلی رشد کشورهای در حال توسعه خواهد بود. رشد مذکور باید از طریق ایجاد زیرساختهای فیزیکی مناسب و توسعه منابع انسانی و فناوری و همچنین حمایت از حرکت آزادسازی، مقرراتزدایی و تجارت آزاد استمرار یابد. در فرایند صنعتی شدن کشورهای کمتر توسعه یافته مرحله گذار از فناوری پایین باید بگونهای مناسب برنامهریزی شود تا از رشد بیکاری و افزایش نابرابری درآمدها اجتناب بعمل آید. با توجه به پیچیدگی شرایط آتی اقتصاد جهانی که نیازمند تغییر نقش دولتهاست، توصیه های ذیل می تواند در طراحی فرایند توسعه صتعتی ایران سودمند باشد: 1-3- الزامات سیاستی، سازمانی و جهتگیری دخالتهای دولت در توسعه صنعتی 1- اهداف اصلی توسعه اقتصادی در ایران باید تحقق رشد بالا و مستمر صنعتی و رقابت پذیر از طریق توسعه ظرفیت صادرات و بخش خصوصی تعریف گردد. در فضای جهانی شدن اقتصاد و آزادسازی سرمایه و تجارت، بحث دخالت و یا دخالت نکردن دولت جهت رسیدن به این اهداف، به بحث نقش جدید دولت در توسعه صنعتی تغییر یافته است. اقتصاد ایران در فرایند توسعه صنعتی خود در شرایط جدید جهانی با محدودیت های بیشتری مواجه خواهد بود بدین جهت نقش دولت در پیاده سازی سازوکارهای بازار و توسعه فضای رقابت بسیار تعیین کننده است. در این راستا تنها آن دسته از دخالتهای دولت که در جهت رفع کاستی های بازار باشد میتواند در شرایط جدید قابل توجیه باشد. 2- روند تحولات مداخلات دولت در فرایند توسعه صنعتی در میان اقتصادهای صنعتی اولیه (مانند بریتانیا) و اقتصادهای صنعتی شده متاُخر (مانند کشورهای آسیای جنوب شرفی) نشان میدهد که شرایط زمانی اقتصاد جهانی در هر دوره نقش تعیین کنندهای در حد تفصیل و نوع دخالتهای دولت داشته است. به طوری که در طی زمان با توسعه آزادسازی تجاری و پیشرفتهای سریع تکنولوژی در سطح جهان، حوزه دخالتهای کارکردی دولت، با نهادسازیهای لازم جهت ایجاد محیط مناسب و توانمند برای فعالیتهای اقتصادی بخش خصوصی، گسترده شده است. همچنین در حوزه دخالتهای گزینشی دولت، دخالتهای مستقیم مانند حمایت از صنایع نوزاد کاهش یافته ولی سایر دخالتها در جهت رفع کاستی های بازار و در راستای توسعه رقابت پذیری فعالیتهای صنعتی افزونتر شده است. شرایط زمانی صنعتی شوندگان اولیه و متاخر چهار تفاوت عمده وجود داشته است. اولاً پیشرفتهای فناوری در دوره صنعتی شدن کشورهای گروه اول آهسته بود. ثانیا ً، کشورهای صنعتی متاُخر که به تازگی وارد فرآیند صنعتی شده بودند بدلیل حضور کشورهای صنعتی اولیه در فعالیتهای اقتصادی، و به جهت ساختار نفوذ ناپذیر بازارها، در ورود به بازارهای جهانی با مشکل مواجه بودند. ثالثاً، با توجه به اینکه مجموعهای از محدودیتهای زمانی، شکاف فناوری و افزایش روزافزون بازده نسبت به مقیاس نیاز به سرمایهگذاری را افزایش میدهد بنابراین کشورهای صنعتی متاُخر که دیرتر وارد صحنه صنعتی شدن گردیده بودند، بیشتر نیازمند تجهیز منابع برای سرمایه گذاری بودند. رابعاً، کشورهای صنعتی متاُخر که به رشد ظرفیت تولیدی بالاتری نیاز داشتند، نیازمند تغییرات نهادی و اجتماعی بیشتری نیز بودند. بدین جهت در این کشورها تلاش زیادی برای ایجاد و توسعه نهادهای لازم در راستای فراهم نمودن یک فضای مناسب برای فعالیت های اقتصادی انجام گرفت. بنابراین مشاهده میشود که سیاستهای مداخلهگر صنعتی دولت در روند گذشته متفاوت بوده است. اقتصاد ایران در حالی فرایند صنعتی شدن را آغاز میکند که شرایط توسعه صنعتی به سرعت در حال تغییر است. این شرایط ترکیبی از عوامل سیاستی، اقتصادی و فناوری به صورت حرکت سریع در جهت تغییرات فنی، جهانی شدن تولید، آزادسازی سیاستهای اقتصادی در خصوص تجارت، سرمایهگذاری و مالکیت، و تغییر قواعد بین المللی بازی در حیات اقتصادی است. بنابراین ایران میتواند تنها بخشی از تجربه کشورهای صنعتی متاُخر را تکرار کند به گونه ای که کشورهای مذکور نیز نتوانستند به دلایل فوق تمامی تجربیات کشورهای صنعتی اولیه را تکرار کنند. کشور در شرایط امروز نیاز بیشتری به افزایش رشد ظرفیت تولید، انباشت سرمایه و تغییرات نهادی و اقتصادی و اجتماعی دارد. با وجود نیاز فراوان به تغییر، و نبود ساختارهای مناسب در بازارهای مختلف، برای رسیدن به این هدف نیاز توسعه صنعتی به دخالت دولت افزون میگردد. اما نکته مهم آنکه دخالت افزونتر دولت در این مقطع تاریخی از توسعه صنعتی، در نقش متفاوتی از گذشته باید شکل گیرد. امروزه کشورهای در حال توسعهای مانند ایران که صنعتی شدن را تجربه میکند برای حمایت از صنایع نوزاد جهت کسب توان رقابتی در سطح بینالمللی، پیشرفت صادراتی و در نهایت آزاد سازی تجاری، زمان زیادی در اختیار ندارد. در حالیکه این فرصت برای برخی از کشورهای صنعتی متاُخر فراهم بود به طوری که توانستند با هدف تعمیق صنعتی و ارتقاء رقابتپذیری، با اعمال حمایتهای زمانبندی شده سطح محصولات داخلی را تا سطح بازارهای جهانی برسانند. بنابراین در شرایط کنونی با تاُکید بر اهمیت فراوان و گستردگی دخالتهای کارکردی دولت در ایجاد و توسعه نهادهای لازم به جهت ایجاد فضای قانونمند برای تسهیل فعالیتهای اقتصادی بخش خصوصی، سیاستهای گزینشی غیر مستقیم برای جبران شکست بازار در مواردی چون ارتقاء تکنولوژی، توسعه آموزش و مهارتها ، توسعه SMEs ، توسعه زیر ساختها، و سازماندهی فعالیتهای صنعتی تاُکید میگردد. 3- در تجربه اقتصادهای صنعتی اولیه و اقتصادهای تازه صنعتی شده شرق آسیا ، ابزار حمایت از صنایع نوزاد یکی از مهمترین راه های تعمیق صنعتی بوده است. باید توجه داشت که در شرایط جدید و تحولات آتی تجارت بین الملل امکان استفاده از این روش به عنوان اهرم ایجاد صنایع جدید در توسعه صنعتی کشورهای در حال توسعه فراهم نیست. اهداف توسعه صنعتی آینده باید با هدف توسعه رقابتپذیری، مبتنی بر یک بررسی از ساختار رقابتی زیربخشهای مهم صنعتی و در مشاوره با نمایندگان صنعت تدوین گردد. بدین منظور بر اساس ویژگی های هر زیر بخش ابتدا باید جهتگیری اصلی بازار (داخلی یا خارجی) را تعیین کرده و سپس شکاف ها و نقصان های مربوط به توسعه منابع انسانی و آموزش و کارآموزی، ارتقاء ظرفیت فناوری، سازماندهی فعالیتهای صنعتی، تدارک زیرساختها، تاُمین منابع مالی داخلی و خارجی، ارتباط با بازارهای خارجی، را متناسب با تصویر و روند مطلوب آتی هر زیربخش تعیین، و برای رفع این شکاف ها ابزارهای لازم را مورد تمهید قرار دهد. در این نگرش، دولت به جای ایجاد مداخلات حمایتی مستقیم، به بازآرایی هدفمند فعالیت های صنعتی در ارتباط با بازارهای داخلی و خارجی با هدف ارتقاء رقابت می پردازد. از این رو نقش دولت در ایجاد ساز وکارهای بازار و توسعه فضای رقابت، بسیار تعیین کننده است و تنها آن دسته از دخالتهای دولت که در جهت رفع کاستیهای بازار باشد، میتواند در شرایط جدید قابل توجیه باشد. دولت در تنظیم دخالتها و سیاستهای حمایتی خود با هدف قرار دادن ارتقاء تولید رقابتی، میبایست به طور هدفمند، مشروط و زمانبندی شده به رفع کاستیها و مشکلات موردی تعریف شده بنگاهها و صنایع خاص بپردازد و اکیداً از حمایتهای نامحدود و عام بپرهیزد. 4- اجرای مُوثر سیاستهای صنعتی، نیازمند پیش شرطهای مهمی، مانند ثبات سیاسی، تضمین حقوق فردی، وجود اراده سیاسی برای توسعه صنعتی، ثبات محیط اقتصاد کلان، ایجاد نهادهای توسعه ای جدید، توسعه کارآفرینی و مهارت، کنترل کیفی و استاندارد، فناوری اطلاعات و تحقیق و توسعه است. نهادهای مرتبط با صنعت ضروری است که به نیازهای صنعت حساس بوده و از مشارکت و همکاری بیشتر بخش خصوصی استفاده کند. همچنین نظام سیاستگذاری و تصمیمگیری صنعتی در کشور میبایست توسط بهترین مدیران مستعد و توانمند اداره شود. ساختار سیاستگذاری صنعتی باید آنچنان باشد که سیاستگذاران با وحدت اقتدار از تمام گروههای فشار مبری باشند به طوری که سیاست صنعتی دولت نباید براساس نگرش های کوتاه مدت سیاسی و یا به صورت برآیندی از منافع گروههای خاص شکل گیرد. تمامی توصیههای فوق مستلزم بهبود و ارتقاء ظرفیت در بدنه دولت است تا بتواند سیاستها را طراحی، اجرا، و کنترل کند. این امر به نوبه خود مستلزم افزایش قابل ملاحظه اطلاعات و مهارت در دستگاههای اجرایی است. در برخی موارد نیز احتیاج به اصلاح ساختارهای سازمانی و انگیزشی است. هماهنگی بین شاخههای مختلف دولت باید بهبود یافته و مجموعه مرتبط و سازگاری از اهداف سیاستی اتخاذ گردد. فرآیند سیاستگذاری باید شفاف بوده و با همکاری قوی از جانب بخش خصوصی انجام گیرد. دولت باید تضمین کند که سیاست صنعتی به دور از فشارهای سیاسی شکل می گیرد و باید این توان را داشته باشد که حمایت خود را از بنگاههای اقتصادی که قادر به رقابت در یک دوره زمانی مشخص نیستند، قطع کند. 2-3- موُلفه های اصلی دخالت دولت در فرایند توسعه صنعتی 5- اصلیترین موُلفههای فرایند توسعه صنعتی ایران به عنوان چارچوب کلی نقش دولت در فرآیند توسعه صنعتی شامل توسعه بخش خصوصی، توسعه زیرساختهای فیزیکی، مالی، نهادی و قانونی، آزادسازی تجاری، سازماندهی فعالیتهای صنعتی، جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی، توسعه مهارتها و فناوری، در فضای باثبات سیاستهای اقتصاد کلان است. [ جمعه 89/5/29 ] [ 7:32 عصر ] [ علیرضا جهانبخشی ]
بسمه تعالی ایا سردار اسعد دوم حاج علی قلی خان بختیاری در قتل شیخ شهید فضل الله نور ی دخالت داشته است یا خیر ؟ قبل از پاسخ به این قسمت که بنظر می رسد ادامه داشته باشد و حتی ایشان حاضر به پاسخ در قسمت قبل اینجانب نبوده ما بر حسب احترام به خوانندگان که با تماسهای خودشان اینجانب را شرمنده نموده علاقمند بودم قبل از ورود به حیطه مشروطیت به گذشته بختیاری و انسیاب انها به عیلام باستان بپردازم و نوشته های سراسر انتقادی پاسخی داده باشیم اما چون انگشت اتهام متوجه مشروطیت شده و قصد شهرداری شهرکرد در خصوص نصب مجسمه سردار اسعد در ورودی شهر با ممانعت و انتقادهای امثال گل سفیدی مواجه شده که جای بسی تاسف دارد ناچارا" به این قسمت از تاریخ ورود پیدا نمودیم که تحلیل مسائل راجع به مشروطیت باتوجه به اخبارهای متفاوت نویسندگان خارجی و داخلی بسیار دشوار است دستاوردهای مشروطیت برای ملت ایران چه از نظر تجربه حکومت داری و نفی حکومت استبداد و تشکیل شورا .... همگی نتیجه اقدامات ازادیخواهان این بخش از تاریخ ایران را دارد که امثال اقای علیزاده گل سفیدی بلحاظ سطحی نگری و دشمنی با بعضی نوسندگان منتسب به طیف های سیاسی از قصد محرمانه انها خبر دار نمی باشیم و از طرفی ایا ایشان منتسب به جریان خاصی است که احساس نیاز به کوبیدن سردار اسعد و یا مشروطه خواهانها وجود داشته که در شرایط التهاب کشور و فتنه های که کشور را تهدید می کند و امثال این مقولها باعث ازده خاطر ان سید جلیل القدر می شود و چندان انگیزه برخورد قاطعانه را از ما سلب می کند و سکوت را نیز جایز نمی دانم چه بسا نیازمندی کشور به ارامش بیش از همه دورانها احساس می شود و همچنانکه این سوال در ذهن متبادر می گردد که این نوع اقدامات برای توهین به مفاخر یک قوم در امتداد نفاق است و به زبان ساده تر این نوع اقدامات در این شرایط نیاز بوده و یا خیر , نیز هاله ای از ابهام است اما امیدوارم اقای گل سفیدی متوجه باشند و اب به اسیاب دشمن نریزند و بر فرض از خویشتن داری اهل قلم که ورود پیدا نکرده نتیجه این نوع برخورد ها را محکومیت طرفین قلمداد نکند بلکه بر این باور باشند که به سطح علمی همتباران بیفزاید ودر تداوم یک همبستگی و اتحاد در کشور کمک کنند نه باعث ایجاد یک بدبینی شود که خوانند تصور کند اقای گل سفیدی به نمایندگی از یک جریان یا مرجع خاصی ماموریت دارند به مفاخر بختیاری حمله می کند و باعث ازار معنوی بختیاری را فراهم کند که تجربه سریال مشروطیت و بازتاب ان در سایت ها و اعتراضات از گوشه و کنار به صدا و سیما بالاخص اقای ضرغامی هنوز فروکش ننموده است . لذا اینجانب قبل از ورود به انتظار دارم چند چیز را راعایت کنند 1 - از حکومت برای خود مایه نگذارید و اصلاح کند وانمود نکنید که بنحوی نماینده حکومت هسنید 2- در حیطه تاریخ و با محوریت خاص وارد تحلیل شود بیان تاریخی نداشته باشد و وضعیت حال افراد را ملاک قرار دهد نه گذشته اخرین اقدامات یک ازادی خواه و نفع وی به کشور و ... 3 - به خوانندگان و طرف مقابل منتقد احترام بگذارد و امثال نمی دانم قومگرا و ضد انقلاب و .. مردم هلوسعد کسی سواد خانواده ما را ندارند و پدران من خان بودند و شما کشاورز زاده . و باغبان و جنگابان نمی تواند منتقد باشد بپرهیزد (در این قسمت شما رد نکردید ) 4- از باب طیف سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا ضمن اعلام گرایش خود به اقای جاسبی و بکاربردن لفاظ حمله و قصد حمله فیزیکی و دین و ادیان بپرهیزد 5- قضاوت را بدست مردم بگذارد و ایشان در قضاوت دخالت نکند و پاسخ را مستند بیان کنند 6- منصف باشد و فقط ناکامی و شاید مسامحه کاری ... مشروطه طلبان را برجسته نکند و گناه دیگران را به گردن کسی دیگر نیندارز 7- زمان و مکان را در نظر داشته باشد
حال که قصد نداری مطالب گذشته اینجانب را در قسمت قبل پاسخ بدهد به احترام خوانندگان پاسخ مهمترین سوال شما یعنی اعدام شیخ را برحسب فهم خودم پاسخ می دهم امیدوارم خداوند در این مسیر کمک کند تا ما به نتیجه برسیم و بنده در پیشگاه خداوند بزرگ اعتراف می کنم حاضر به پذیرش واقعیت هستم و گناه این فاجع بزرگ را بر مقصرین شیخ شهید دانسته و لعنت خداوند بر قاتلین شیخ مستدام باد و لعنت را بر راویان کاذب را نیز از خداوند بزرگ خواهانم (1) ایا سردار اسعد در قتل شیخ فضل الله نوری دخالت داشت بنظر شما ملت ایران اعم زا ازادیخواهان و علمای انروز کجا بودند و مردم در این صحنه چه نقشی داشته اند ایا نقش کمرنگ همه اینها در این قتل مشهود نیست بطوریکه علمای نجف در بیانه ای عنوان نموده که پس از قتل شیخ ملت ایران را به بی دینی متهم می کنند کمیته ای که به سرپرستی شیخ زنجانی تشکیل شد و حیدر عمو اوغلی در ان نقش داشت قاتل شیخ نبودند کمیته ای که تشکیل شد همه اعضای کمیته رای به محکومیت شیخ دادند و نقش اجرای کار نیز به یفرم خان واگذار شد و در این کمیته دو نفر بختیاری بنام جعفر قلی خان و امیر مجاهد حضور داشته که اتفاقا" هر دو نفر رای منفی به قتل شیخ دادند و حال شما می گوید که در این حادثه که بنظر اینجانب فاجع قرن می باشند سردار اسعد سکوت نموده در کجای کتب تاریخی در کمیته محاکمه شیخ این چهره علی قلی خان سردار اسعد بختیاری نقش داشته اگر جعفر قلی و یا امیر بهادر نقش داشته که تاریخ رای منفی ایشان را بیان می کند شما نفوذ ایشان را صرفا" در جهت جلوگیری از اجرای حکم متصور می دانید در حالیکه بنده معتقدم همه در این راه مقصر هستند از باب سکوت اما چرا شما ایشان را فقط متهم می کنید در حالیکه اشخاصی را که شما قهرمان و سرداران گمنام چه بختیاری و چه غیر بختیاری نام می برید انها چکار کردند نقش منفی انها در عدم اعدام شیخ کجای تاریخ خود نمائی می کند فرض کنیم که در کمیته قتل شیخ به رهبری اخوند زنجانی و تقی زاده و حیدر عمو اغلو و ... دونفر از بختیاری نیز رای مثبت به قتل شیخ دادند مگر دو نفر از بختیاری بغیر ازامیر بهادر و امیر مجاهد بودند چه ارتباطی به سردار اسعد دوم علی قلی خان سردار اسعد دارد ایا شما در این راه اشتباه نمی کنید و ایا کتبی را سراغ دارید که صرفا" فاتح ملی را در قتل شیخ متهم کند بنده اعتقاد دارم همه مقصرند نه سردار اسعد که احدی از ازادیخواهان بوده چه بسا رئیس الوزارائی دولت در ان دوره مگر غیر از دولت مستوفی الممالک، و سپهدار بوده شما در حالی سردار اسعد را متهم می کنید که کتب تاریخی از دادگاه شیخ کسی بنام سردار اسعد دوم حاج علی قلی خان بختیاری نامی برده نمی شود و اینجانب در هیچکدام از کتب تاریخی به نام سردار اسعد دوم حاج علی قلی برخورد نکرده ام و چون نامبرده به حکم علمای انروز قیام کرده و چندین بار به خانه خدا مشرف شدند و در تعمیر و بازسازی حرمین شربف اقا امام حسین دخالت د اشته و در مدرسه سازی و اعزام جوانان به خارج برای تحصیل بیانگر شخصیت ایشان است و حتی از قاتل پدر خودش صرفنظر کرده موید چه چیزی می تواند باشد بنظر نمی رسد در قتل یک روحانی طراز اول انهم سید که بختیاری ها اعتقاد وافری به سادات دارند نقش داشته باشد و اتهام شما در این خصوص مشکوک بوده ایا شما سندی در این رابطه می توانید ابراز کنید تا به اقناع وجدانی خواننده کمک کند لطفا" پاسخ دهید و این موارد را رد کنید
[ جمعه 89/5/29 ] [ 7:32 عصر ] [ علیرضا جهانبخشی ]
مهندسی ارزش یعنی کوشش سازمان یافته برای تحلیل عملکرد سیستم ها به منظور دستیابی به عملکرد مطلوب با حداقل هزینه
رویکردی مناسب برای دستیابی به بالاترین ارزش برای هر واحد پولی که هزینه می شود تعیین و حذف ویژگیهای از منحصول و خدمات که هیچ ارزش افزوده ای ندارند و ازاما" محصول را نقض نمی نمایند یک تکنیک مدیریتی است که بدنبال موازنه بهتر میان هزینه قابلیت اطمینان و عملکرد یک محصول یا فرایند است مهندسی ارزش متدولوژی قدرتمند بازنگری طرح ها و پروژه های عظیم عمرانی و صنعتی با هدف ایجاد صرفه جویی مالی همزمان با حفظ یا ارتقای کیفیت طرح هاست. این متدولوژی طبق آنچه در بند (ج) ماده 61 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور آمده و در قانون برنامه چهارم نیز مورد تاکید قرار گرفته است، چندی است که مورد توجه جدی سازمان ها، دستگاه های اجرایی و مراکز مختلف دولتی و خصوصی قرار گرفته است. مهندسی ارزش با عمر کمی بیش از نیم قرن، متدولوژی است کارکردگرا برای حل مسایل، کاهش هزینه ها و به طور همزمان بهبود عملکرد و کیفیت. ایم متدولوژی با شناسایی و ارتقای شاخص های ارزش و به کارگیری تکنیک های خلاقیت، تحلیل کارکرد و ارزیابی در قالب یک تیم و گروه مشخص، رضایت مشتری را افزایش می دهد و به ارزش طبق تعریف انجمن بین المللی مهندسین ارزش (SAVE International)، مهندسی ارزش همان تحلیل ارزش است با این تفاوت که بر کاربرد آن در مرحله توسعه و طراحی یک محصول، خدمت و یا حتی یک پروژه تاکید می شود. اصول کلیدی مهندسی ارزش مهندسی ارزش به این دلیل از دیگر رویکردهای مدیریتی متمایز است که به طور همزمان الگوی مدیریت، پویایی مثبت افراد، ملاحظات محیط خارجی و داخلی و استفاده موثر از روش ها و ابزارها را مد نظر قرار می دهد. بهترین زمان اجرای متدولوژی مهندسی ارزش با در نظر گرفتن کارکرد و هزینه به عنوان بردار با توجه به شکل زیر، ارزش می تواند به چند حالت تقسیم شود. حالت وضعیت مهندسی ارزش در دنیا به کارگیری مهندسی ارزش در دنیا دستاوردهای چشمگیری داشته است. کهنه کارترین و معتبرترین مرجع علمی و صنفی مهندسی ارزش در دنیا، انجمن بین المللی مهندسین ارزش آمریکا موسوم به SAVE International است. این مرجع علاوه بر تدوین استانداردهای عملیاتی، در زمینه ترویج متدولوژی مهندسی ارزش و تربیت متخصصان آن فعالیت های گسترده ای دارد. همچنین به جز SAVE International ، انجمن ها، مراکز و شرکت های متعدد دیگری در کشورهای مختلف دنیا فعالیت دارند. از جمله انجمن VDI در آلملن، CSVA در کانادا، AFVA در فرانسه، IVM در انگلیس، SJVE در ژاپن، INVEST در هندوستان، SIVE در ایران و مراکز و شرکت هایی در استرالیا، اتریش، عربستان و بسیاری از کشورهای دیگر. بسیاری از این انجمن های ملی شاخه ای از SAVE Int. به شمار می آیند. هر 1 دلار هزینه برای انجام مطالعات مهندسی ارزش در کشوری مثل عربستان، 400 دلار صرفه جویی مالی به دنبال داشته است. در همین کشور بیش از 2 میلیارد دلار کاهش هزینه بر روی حدود 700 مورد مطالعه پروژه های سازه ای و صنعتی گزارش شده است. در آمریکا هر 1 دلار هزینه مهندسی ارزش، بین سال های 1972 تا 1995 رقمی بین 15 تا 30 دلار صرفه جویی در بر داشته است. در کشور ما ایران گزارش های مربوط به مطالعه پروژه ها همزمان با برگزاری کارگاه های آموزشی، نسبتی بین 1 به 20 تا 10 به 90 و حتی در موردی 1 به 1000 را نشان می دهد. درصد این صرفه جویی ها نیز بین 5 تا 30 درصد و در مجموع بیش از 2300 میلیارد ریال بوده اند. رقم این گونه صرفه جویی ها در آمریکا تا 5 میلیارد دلار نشان داده شده است. در برخی موارد دستاورد مهندسی ارزش یک پروژه و منابع مالی صرفه جویی آن می تواند منجر به اتمام چندین پروژه نیمه کاره یا شروع چند پروژه جدید شود. [ جمعه 89/5/29 ] [ 7:32 عصر ] [ علیرضا جهانبخشی ]
شهید یدالله کلهر یدالله به سال 1333 در روستای «بابا سلمان» از توابع شهریار، در خانواده ای متوسط و مذهبی زاده شد. عشق به خاندان اهل بیت و ائمه اطهار از همان دوران کودکی با تمام وجودش عجین گشت و از او مردی با احساسات ناب مذهبی ساخت، به طوری که پیش از رسیدن به سن بلوغ شرعی و تکلیف، به نماز می ایستاد و در مساجد و محافل دینی شرکت می کرد. [ پنج شنبه 89/5/7 ] [ 12:16 صبح ] [ علیرضا جهانبخشی ]
شهید مصطفی اردستانی آن روز، قاسمآباد بر خود میبالید که گهواره طفلی شده است که فردا روز، آسمان را در سیطره مردانگی خویش فرو میبرد. مصطفی نام گرفت تا در صف سربازان روحالله، بتشکنی را در تارک آخرالزمان به تکرار در آورد. ورامین، نقطه آغاز حیات علمی او شد سربازی که رفت، در قالب سپاه دانش، رسالت تعلیم را بر دوش گرفت و نهال بیداری را در دل مردم اسفراین کاشت. سال 1350 زاویه دید او آسمان را نشانه رفت و دانشکده خلبانی را برای فردایی که افق رهایی را برایش ترسیم میکرد، برگزید. او از همان آغاز میدانست که روزی میباید برای سلالهای از نسل زهرا(س) آسمان را در نوردد و سینه دشمنان را بشکافد. آموزش مقدماتی را در ایران به پایان رساند و برای تکمیل دوره به آمریکا رهسپار شد و عقاب تیز پرواز آسمان، همانجا توانست به جرگه خلبانان بپیوندد، با عزمی استوار به وطن بازگشت؛ ارادهای که چندی بعد در لبیک به امام تجلی یافت. او از همان آغازین روزهای فعالیت به عنوان خلبان هواپیمای «اف- پنج» فعالیت خویش را در جبههای دیگر آغاز کرد؛ جبههای که مردی میطلبید چون مصطفی اردستانی که شعلههای انقلاب را در دل جوانان زنده دارد. [ پنج شنبه 89/5/7 ] [ 12:16 صبح ] [ علیرضا جهانبخشی ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |